جدول جو
جدول جو

معنی ره شاه - جستجوی لغت در جدول جو

ره شاه(رَهْ)
شاهراه و راه گشاده و بزرگ. (ناظم الاطباء) (از برهان) (آنندراج). رجوع به راه شاه و شاهراه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شهنشاه
تصویر شهنشاه
شاهنشاه، شاه شاهان، پادشاه بزرگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گه گاه
تصویر گه گاه
گاهی، بعضی اوقات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
مخطط، خط دار، پارچه یا جامه که خط های باریک رنگین داشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از من شاه
تصویر من شاه
واحد اندازه گیری وزن برابر با ۸۰ سیر یا ۲ من معمولی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سه گاه
تصویر سه گاه
از دستگاه های هفت گانۀ موسیقی ایرانی، از شعبه های بیست و چهارگانۀ موسیقی ایرانی
فرهنگ فارسی عمید
مقلوب شاه راه، یعنی مردی که براهها شدن پیشۀ او بود و او بدین کار شاه بود، (از لغت فرس اسدی) (از فرهنگ نظام) :
به راه اندر همی شد راه شاهی
رسید او تا بنزد پادشاهی،
رودکی (از فرس اسدی)،
، مسافر بزرگوارو عظیم القدر، (ناظم الاطباء)، شاهراه که راه پهن و بزرگ و عام است، (آنندراج) (برهان)، راه پهن وسیع مسلوک، (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی متعلق بکتاب خانه مؤلف)، بمعنی شاهراه است، (فرهنگ اوبهی)، راه فراخ، جاده، (صحاح الفرس) :
به راه شاه نیاز اندرون سفر مسگال
که مرد کوفته گردد بدین راه اندر سخت،
رودکی،
و رجوع به مادۀ شاهراه و ترکیب راه شاه در ذیل مادۀ راه بمعنی طریق شود
لغت نامه دهخدا
میدانی که ملتقای سه جاده باشد جایی که از آن سه راه منشعب شود، آلتی که چوبه ای عمودی و چوبی از جهت افقی دارد و حیوانی را به آن می بندند تا ماشین و بعض وسایل نقلیه را حرکت دهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شره شره
تصویر شره شره
پاره پاره، تکه تکه، لقمه لقمه
فرهنگ لغت هوشیار
موالید ثلاثه: جماد نبات حیوان، آلتی مرکب از دسته ای چوبین دارای شاخه فلزی که غله را بدان باد دهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سه شاخه
تصویر سه شاخه
دارای سه شعبه: شمعدان سه شاخه
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است حاکی از ناله های فراق و شکایت از جور معشوق. فواصل درجات گام آنرا در صورتی که با پرده متغیر مخالف آن دستگاه در نظر بگیریم (درجه پنجم گامش را ربع پرده زیر کنیم) دارای دو دانگ مساوی است و چون تناسب فواصل درجاتش با درجات گام چهارگاه با تقریبی مساویست. لذا اغلب گوشه ها و تکه های معروف چهار گاه در سه گاه نواخته میشوند و آن عبارت است از: زابل حصار مخالف مغلوب مویه. گوشه و تکه هایی که مخصوص سه گاه است عبارتند از: شاه ختایی جغتایی تخت طاقدیس (صبا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
مخطط، آنکه خطوط رنگین داشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کره ماه
تصویر کره ماه
آیشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گه گاه
تصویر گه گاه
گاهگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از له شده
تصویر له شده
مضمحل گشته، کوفته شده خرد شده
فرهنگ لغت هوشیار
شاه شاهان پادشاه پادشاهان سلطان السلاطین، خدای تعالی، به پادشاه کوچک نیز اطلاق میشود (به عنوان مبالغه)، یا شاهنامه زند واستا. خورشید. یا شاهنامه فلک. خورشید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سه شاخ
تصویر سه شاخ
((س))
موالید ثلاثه، جماد، نبات و حیوان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
دارای خطوط موازی
فرهنگ فارسی معین
یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی که حزن آور است و از فراق و جور معشوق می گوید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ره نامه
تصویر ره نامه
نقشه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
Disproved
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
Streaked, Striped
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
полосатый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
опровергнутый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
gestreift
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
widerlegt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
смугастий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
спростований
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
pasiaste
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
obalony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
条纹的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
被驳斥的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
riscado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رد شده
تصویر رد شده
refutado
دیکشنری فارسی به پرتغالی